مو قشنگ
امروز موهاتو روغن زیتون زدم تا یه کم صاف بشه، بعدش باکش برات بستم. نگاه کن: ...
نویسنده :
مژگان
18:31
تولد بابایی
امروز 26 دی تولد بابابود.همسر خوبم و بابای مهربون شایان تولدت مبارک. ایشاا... 120 ساله بشی. امشب یه مهمونی کوچیک داشتیم.خیلی خوش گذشت. ...
نویسنده :
مژگان
23:59
اولین باری که.....
شایان مامان این اولین باریه که روی تختت خوابیدی.مامانی از ترس اینکه نکنه از تخت بیفتی یا سرت به لبه تخت بخوره رو تخت نمیخوابونتت. خیلی مظلوم وناز خوابیدی: ...
نویسنده :
مژگان
23:55
عکسهای شمال
عکسهای باغ(همین چند تا عکسم به زخمت ازت انداختم،چون اصلا یه جا وای نمیستادی): شایان جونم،این کلاه شال گردن خوشگلو مامان جون برات بافته.مرسی مامان جون مهربون. حیاط کتان تافته: ...
نویسنده :
مژگان
22:58
لغات جدید
عزیز مامان چند روزه که چند تا لغت جدید یاد گرفتی. البته بعضیهاشو حتما مامان باید ترجمه کنه: پوپ پَ........................زود پز فوف..........................توپ نانا...........................banana کَ...........................cat آجی........................خاله میترا رو آجی صدا میکنی ...
نویسنده :
مژگان
14:51
شب یلدای91
شایان جون این دومین شب یلدایی که کنار مایی و شاد بودن رو به همه هدیه میدی.امشب تا میتونستی شیطونی کردی.همه چیزو به هم میریختی،تخمه با پوست میخوردی و کلی شیطنت دیگه. ...
نویسنده :
مژگان
23:25